زیر نوری سرخ و وهم آلود
مخلوقی با موهای بلند سیاه صاف
در هیبت یک انسان
با دست هایش
بر دیواری از سنگ های زمخت سیاه غاری متعفن
میخکوب است
چهره ای بی چشم و دماغ و دهان
چهره ای بی حالت بی جان
غوطه ور در دنیای درون خویش
دنیای وهم آلود ناکجا آباد
غوطه ور در کابوس بی سرانجام وجود
شناور در دریای یک قطره گنداب
از درد زخم میخ هایی
که سرپنجه دستانش را
بر دیوار بلند سیاه هستی وهم آلود میخکوب کرده
بی خبر است
در دنیای تیره ی بی سرانجام درون خویش غوطه ور است
دنیای خالی تر از غار تنهایی
دنیای سادگی، پوچی, از هم پاشیدگی
غرق در این دنیای دهشتناک
بی خبر از همه جا
از مرداب سیاه متعفن غار زندگی
جرعه جرعه می نوشد
مرگ
آنسوی تاریکی
نظاره گر است
آرام و با وقار و بی صدا!
مرگ
زندگی است!
شعر از شاپور (دکتر حجت اله سلیمانی) ۱۸ فروردین ۱۴۰۳
Under a red and eerie light
A creature with long straight black hair In awe of a man with his hands On a wall of rough black stones of a stinking cave It is nailed A face without eyes, nose and mouth A lifeless face Immersed in your inner world A ghostly world with nowhere to live Immersed in the endless nightmare of existence Floating in the sea of a single drop From the pain of nail wounds that the claws of his hands You are nailed on the high wall of blackness and eerie unaware He is immersed in the endless dark world inside himself A world emptier than a lonely cave The world of simplicity, emptiness, disintegration Immersed in this terrible world Unaware of everywhere From the stinking black swamp of the cave of life He sips Death beyond the dark is watching Calm and dignified and silent! Death it's life! Poem by Shapur (Dr. Hojat Ollah Soleimani) 18 April 1403در این تاریکی شب، معلم چون چراغ است
چراغ شب به ظلمت،معلم نور ماه است
معلم رهنما هست، معلم ماندگار است
معلم آسمان است، معلم نور راه است
معلم چون بنفشه، به غایت دلپذیر است
معلم چون شکوفه، گل سرخ و سفید است
معلم چون رسول است، پیام آور به دانش
معلم چون پدر، دلسوز، حامی، رهگشا هست
بیاموز از طبیعت، بیاموز از گلستان
بیاموز از معلم، معلم روح و جان است
تو ای استاد عالی، شب و روزت مبارک
شبت چون روز روشن، مبارک باد روزت
بدان قدر تعلم، که آن ایثار جان است
بدان شاپور، جانا! معلم روزگار است.
دکتر حجت اله سلیمانی (شاپور)
۱۱ اردیبهشت ۱۴۰۳
master teacher
In this dark night, the teacher is like a lamp
The light of the night is the teacher of the darkness
A teacher is a guide, a teacher is permanent
The teacher is the sky, the teacher is the light of the way
A teacher like Banafsheh is very pleasant
A teacher is like a flower, a red and white flower
A teacher is like a messenger, a messenger of knowledge
A teacher is like a father, compassionate, supportive, guiding
Learn from nature, learn from Golestan
Learn from the teacher, the teacher is soul and soul
You, great teacher, have a blessed day and night
The night is like a bright day, may your day be blessed
The value of learning is the sacrifice of life
Know Shapour, Jana! He is the teacher of the times.
Dr. Hojat Ollah Soleimani (Shapur) 11 May 1403